تا حالا شده هوس زیارت به سرتون بزنه و دلتون برای مشهد و حرم امام رضا پر بکشه اما در دورترین نقطه ممکن نسبت بهش باشید؟ حتما شده… پس حال ما رو می‌فهمید. ما بندرعباس بودیم و تصمیم گرفتیم اولین روز زمستان رو در مشهد باشیم! اما چی شد که شب یلدا سر از قطار کوثر درآوردیم و مسافر کوپه شماره یکِ دومین واگن قطار بندرعباس به مشهد شدیم؟
همه چیز از سفر قشم شروع شد
نیمه دوم سال برای سفر به جنوب ایران و سواحل خلیج فارس بهترین زمان است. حالا این که چقدر خوش‌شانس باشید و چقدر بتونید مرخصی بگیرید که بیشترین استفاده رو از حضور در کنار آبیِ نیلگونِ دریای پارس ببرید، بستگی داره به برنامه‌ریزی قبلی و مدیریت زمان! هدف امسال ما از جنوب‌گردی، جزیره زیبای قشم بود و برای رسیدن به این مقصد، باید از تهران به بندرعباس می‌رفتیم.
مسافر قطار تهران بندرعباس
با وجود این که مرخصی گرفته بودیم و زمان کمی داشتیم، اما وسیله نقلیه ما در این سفر با تصمیم قاطع من و همسرم، قطار بود. دلیل اصلی ما برای این انتخاب، امکان رعایت پروتکل‌های بهداشتی بیشتر در طول سفر بود که به دلیل فضای باز و کوپه‌های جدا از سایر مسافرین، به خوبی امکان‌پذیر شد.
دلیل دوم که معمولا در حاشیه قرار می‌گیره اما واقعیت اینه که دست کمی از دلیل اصلی نداره، ایمنی بالای قطار نسبت به سایر وسایل حمل و نقل عمومی است. از شما چه پنهان ترس از پرواز هم سال‌هاست که با ما همراه است و هنوز هم رهایمان نکرده!
تقریبا 20 ساعت طول کشید که قطار ما از تهران به بندرعباس برسد و بعد از آن سوار بر اتوبوس دریایی، راهی بزرگ‌ترین جزیره خلیج فارس شدیم. 2 روز در جزیره زیبای قشم بودیم و عجایب هفتگانه آن را دیدیم و از این همه شگفتی در این جزیره بزرگ، لذت بردیم.
در ابتدای سفر، برنامه ما برای قشم‌گردی ۴ روز بود و بر اساس این زمان‌بندی قرار بود شب یلدا در قشم باشیم. اما بعد از ۲ روز گشت و گذار در جزیره، دلمون هوس مشهد کرد! راستش اولش در حد یک آرزو و خیال بهش نگاه کردیم اما وقتی به میزبانمون در اقامتگاه بومگردی قشم موضوع رو گفتیم یک راه‌حل جالب برای ما عاشقان قطار معرفی کرد: قطار ۴ ستاره بندرعباس مشهد! و از اونجایی که خودش این قطار رو تجربه کرده بود، بهمون توصیه کرد و خیالمون راحت شد که انتخاب درستی می‌تونه باشه.
امام رضا طلبید!
قطار بندر به مشهد یک روز در میان و در روزهای زوجِ تقویم حرکت می‌کنه و ما تصمیم داشتیم روز ۳۰ آذرماه بریم مشهد. یک نشانه دیگر برای این که امام رضا، ما را طلبید!
پیدا کردن بلیط در یک روز مانده به حرکت قطار کار راحتی نبود. اولین‌بار که چک کردیم، ظرفیت تکمیل بود اما یک تجربه به من می‌گفت که احتمال موجودشدن بلیط وجود داره. دلیلش هم اینه که بعضی مسافرها برنامه سفرشون به هم می‌خوره و در روزهای آخر بلیط رو کنسل می‌کنند. و نهایتا همینطور شد و ما نه تنها دو بلیط، بلکه یک «کوپه دربست» گرفتیم!
حرکت از ایستگاه راه‌آهن بندرعباس
یکی از معدود حرکت‌های به موقع در ایران، حرکت قطار از مبدا هست. طبق معمول، قطار رأس ساعت حرکت می‌کند و ما ۲۲ ساعت آینده را در شرق ایران خواهیم بود و از جنوب تا شمال خواهیم رفت.
در شروع سفر، لحظه غروب آفتاب در قطار بندر مشهد، دیدنی است. نور سرخ غروب از پسِ آخرین قسمت از ناهمواری‌های زاگرس، زیباترین صحنه‌ها را شکل می‌دهد. اگر شیشه‌های قطار تمیزتر بود قطعا عکس‌های خوبی می‌شد گرفت.
از مهمانداران در رابطه با تمیزی شیشه‌ها که می‌پرسیم، توضیح می‌دهند که عبور از مسیر کویری و پر گرد و خاک بندرعباس به مشهد چه دردسرهایی دارد. برای این که شدت گرد و خاک را نشان بدهند در یکی از ایستگاه‌ها یکی از شیشه‌ها را کاملا تمیز می‌کنند. در کمتر از ۲ ساعت شیشه آنچنان کثیف می‌شود که نمی‌توانیم باور کنیم.
شب یلدا با مهمانداران قطار کوثر
امشب شب یلداست و ما هم سفری طولانی و البته دلنشین در پیش داریم. تصمیم می‌گیریم دقایقی را با مهمانداران قطار سپری کنیم. با هر آنچه همراه داریم سفره کوچکی می‌چینیم و دور هم می‌نشینیم.
آقای کوهستانی مهماندار سالن ما که اهل شهر «درگز» خراسان رضوی است برایمان چای کوهی یا «کاکوتی» می‌آورد با کشمشی که از باغ خودشان به دست آمده… از خاطرات قطار و سال‌های خدمت می‌گوید و ما هم سراپا گوش هستیم. چقدر این مهمانی برایمان لذت‌بخش است.
ایستگاه مُدَوَر کاشمر!
بالاخره طولانی‌ترین شب سال به صبح می‌رسد. مسیر بندرعباس مشهد تا نزدیکی تربت حیدریه کویری است و بعد از تربت، به یکباره کوهستانی می‌شود. خوشحالم که روز شده و می‌توانیم زیبایی‌های مسیر را ببینیم. تونل‌ها و پل‌های مسیر بیشتر شده‌اند و خاطرات قطار مسیر شمال برایمان زنده می‌شود.
در حال عکاسی از مسیر هستم که با آقای حسینی مسئول فنی قطار آشنا می‌شوم. می‌گوید خودم را آماده کنم که بین ایستگاه «نمکی» و «کاشمر» می‌توانیم جلوی قطار و لوکوموتیو را ببینیم! یک میدان ریل را تصور کنید که قطار، آن را دور می‌زند.
ماجرا این است که در این ایستگاه قطارهای مسیر جنوب و قطارهایی که از سمت تهران می‌آیند، در «مدور» به هم می‌رسند. از این‌جا به بعد مسیر عملا با مسیر تهران مشهد یکی است و قطار ما برای این که بتواند به آن خط وارد شود باید این میدان را دور بزند. البته این مشکل با ریل‌گذاری که در حال انجام است برطرف خواهد شد که در این صورت حدود ۴۰ دقیقه زمان سفر قطار بندرعباس به مشهد کاهش می‌یابد.
ورود به ایستگاه مشهد
مهماندار خوش‌روی کوثر «درِ کوپه» را می‌زند و از ما می‌خواهد که وسایل خواب را آماده کنیم که تحویل بدهیم. این یعنی به مقصد نزدیکیم و برایم عجیب است که درست بعد از ۲۲ ساعت به مشهد می‌رسیم یعنی بدون تاخیر.
از قطار پیاده می‌شویم و با خواب خوب و راحتی که داشتیم، مستقیم راهی حرم امام رضا می‌شویم. همین است که سرمای استخوان‌سوز مشهد از یادمان می‌رود و به همین شیرینی این رویای ما محقق می‌شود.
