آنچه جاده ابریشم را در کنار ویژگی رونق بخشیدنش به امور بازرگانی، بر سر زبانها انداخت تاثیرش در حوزههای فرهنگی و مذهبی بود. در واقع این جاده علاوه بر انتقال چرخهای بافندگی، کشاورزی و سوارکاری به نقاط مختلف آسیا، راهی برای انتقال افکار بود!
راهی برای تجارت ابریشم تا انتقال اندیشههای دینی
اندیشههای دینی از قبیل زرتشتی مانوی، یهودی، مسیحی، مزدایی، بودایی، اسلامی و آیینهای کنفوسیوس و تائو از طریق این جاده به دیگر سرزمینها انتقال پیدا کردند. جاده ابریشم همچنین منشا بهوجودآمدن بسیاری از شهرهای پررونق دنیای باستان شد که از آن جمله میتوان به انطاکیه، ری بخارا، سمرقند و کاشغر اشاره کرد.
به مرور زمان زبان مردم شهرهای اطراف جاده ابریشم به واسطه تجار و جهانگردانی که از این جاده عبور میکردند به شهرهای دیگر انتقال پیدا کرد؛ چنانچه زبان فارسی و آیین زرتشت و دین اسلام نیز در شهرهایی از چین ریشه دواندند. از طرفی علومی چون ریاضیات، طب، فلسفه و ادبیات بدون توجه به تضادهای فرهنگی مورد تبادل واقع شدند.
در بیشتر مواقع، منسوجات ابریشمی به عنوان مرسولات تجاری چین، به ایران آورده میشد. در ازای آن اسبهای ایرانی که چینیها را شیفته خود کرده بودند به چین برده میشد. سفالهای لعابی به دست آمده از دوران حکومتهای سامانی، سلجوقی و تا حدودی خوارزمشاهیان، بخشی از کالاهای صادراتی چین به ایران بودند که به جای ماندهاند.
بهانه ارتباطات فرهنگی و دوستی ملتها
اگرچه این جاده پیوندهای فرهنگی بین ایران و چین را شکل داد اما در ادوار گوناگون کاربرد ویژه خودش را داشته است. برای مثال در زمان اشکانیان و ساسانیان باعث شکلگیری مناسبات دوستانه میان ایران و چین شد. در قرون نخستین اسلامی به دو دلیل حیات اقتصادی و امنیت قلمروها توجه خاصی به راهها میشد؛ به همین منظور راههای موجود ترمیم و راههای جدید احداث شدند.
سامانیان برای تجارت ظروف نیشابور و تبادل در صنایع کاشیکاری و سفالگری از راه ابریشم سود جستند. در دوران ایلخانان مغول، روابط بازرگانی با چین بهبود یافت و در قلمروی آنها تجار ونیزی با عقد قراردادی حق مسافرت و تجارت برای خرید ابریشم چین و سپس ابریشم ایران را به دست آوردند. همچنین بیشترین تاثیر نگارگری چینی در نقاشیهای ایرانی را میتوان در همین دوره پیدا کرد.
در عصر صفویه و به ویژه دوران پادشاهی شاه عباس اول به دلیل شکوفایی اقتصادی، ثبات سیاسی و وجود امنیت در مرزهای داخلی، ارتباطات فرهنگی و هنری در کنار تجارت ابریشم و کالاهای دیگر گسترش یافت. در اواخر صفویه و ورود افغانها به ایران این روند رو به افول نهاد. اما با روی کار آمدن نادر شاه افشار تجارت خارجی به ویژه ابریشم دوباره رونق پیدا کرد.