کجای تاریخ را که مرور کنیم و هر برگی از آن را که ورق بزنیم، جابجایی اقوام به سرزمینهای جدید منشا بزرگترین تحولات بوده است. بعضی از این جابجاییها در آرامش و صلح بوده و بخش زیادی از آن در قالب عظیمترین جنگها رخ داده است. به همین دلیل سرزمینهایی که دسترسی به مناطق مختلف آن راحتتر بود، دستخوش بیشترین تحولات شده است و در این میان ساخت راه و آسانکردن دسترسی به منابع طبیعی و مراکز جمعیتی یک مزیت محسوب میشد.
از ساخت راه برای لشکرکشی و جنگ تا سفر و تشریفات سلطنتی
زندگی بشر در دوره اولیه خود به تلاش برای تولید و جمعآوری غذا گذشت و در مرحله دوم از این فرآیند به یکجانشینی و در نهایت به شهرنشینی منجر شد. او به مرور زمان به دانش ذوب فلزات دست یافت و با کمک آن، چرخهای ارابه را ساخت تا یاریگر سپاهیان و لشکریان در حفظ قلمروی حکومتی باشد.
ارابههایی که در ابتدا یاریگر سپاهیان و لشکریان در حفظ قلمروی حکومتی بودند اما به مرور کاربردهای واقعی خود را پیدا کردند. حتی جنبه تشریفاتی آن هم برای جابجایی خانوادههای سلطنتی رنگ و بوی جدیتری گرفت.
در این میان دستاورد بزرگ بشر برای بهبود زندگی جدید، ایجاد راهها و برقراری ارتباط با دیگر مناطق دور و نزدیک بود. یکی از مهمترین این راهها راه ابریشم است؛ مسیری که میراثدار هزاران ساله سرزمینهای مرکزی ایران است و چنان با فرهنگ مردمان این مناطق عجین شده که گاه یادمان میرود دلیلی بر رونق این مرز و بوم و اتحاد ریشهدار در جان و پوست مردمان ایرانزمین با هر زبان و دینی بوده است.
تاریخچه راه و اولین تلاش انسان برای رفاه بیشتر
قبل از هر چیزاگر بخواهیم معنایی دقیق از «راه» را در مفهوم و لغت پیش رو داشته باشیم. واژه «راه» در لغتنامه دهخدا اینگونه تعریف شده است: «فاصله بین دو نقطه که در آن سیر توان کرد و مخفف آن ره است.» همچنین این واژه در فرهنگ عمید «جاده» و «گذرگاه» معنا شده است. آنچه در معنای اولیه این لغت پیداست ارتباطاتی است که به اقتضای کاربری جاده و راه ایجاد میشود. در نهایت با توجه به پیریزی آن، روابط بازرگانی رونق میگیرد و به بهانه تجارت و کسب درآمد، ارتباط بین کشورها، ملتها و تمدنها به شکلی نو و پیچیده تر، نسبت به گذشته آغاز میشود.
راه در ایران باستان
در ایران باستان اهمیت راهسازی چنان بر مردم مشخص شد که در دورههایی همچون سلسله هخامنشی، سازمانی ویژه به آن اختصاص داده شد. در این میان شریان اقتصادی راه و راهسازی و البته حضور کاروانسراهای بینراهی واسطهای برای انتقال مفاهیم مذهبی و فرهنگی نیز شدند.
نخستین جاده ایرانزمین به شاهراه باستانی یا راهِ شاهی شهرت دارد که تخت جمشید و شوش را به سارد پایتخت لیدیه در آسیای صغیر (نزدیک شهر ازمیر در ترکیه کنونی) متصل میکرد.
«پل استراترن» تاریخنگار و نویسندهی بریتانیایی در توضیح جاده شاهی مینویسد این جاده که به فرمان داریوش امپراطور ایران در اوایل قرن پنجم ق.م. ساخته شده بود بیش از دو هزار کیلومتر فاصله بین شوش پایتخت داریوش در فارس تا فلات آناتولی را میپیمود و قدرت داریوش، نگهدار امنیت و رونق بازرگانی آن بوده است.
راه دیگر «جاده ادویه» بود که در شرق و جنوب شرقی ایران شکل گرفت و در ادامه به جاده ابریشم میرسید. «جاده عود» راه کمتر شناختهشده دنیای قدیم بوده که از دمشق امروزی آغاز شده و تا دریای سرخ ادامه پیدا میکرد.
اما راهی که در دنباله راه شاهی به سمت شرق ساخته شده بود؛ از شمال آفریقا و غرب آسیا، میانرودان را از طریق نواحی غربی به هگمتانه و در نهایت به شمال شرقی ایران و آسیای میانه ارتباط میداد. صحبت از جاده ابریشم است مهمترین شاهراه ارتباطی تاریخ مشترک میان تمدنهای کهن یا بر اساس آنچه یونسکو بیان کرده است. «راه گفت و شنود فرهنگها» که فلات ایران در مرکز آن پلی بود که از قاره ارتباطی تاریخ شرق و غرب را شکل داده است.
راه طویل تاریخی تجاری فرهنگی و مذهبی ابریشم امانتدار میراث مشترک اقوام ایرانی، روم، بیزانس، ترک هندی، چینی، کرهای و ژاپنی بوده است.